چفیه یعنی دلِِِِ، صداقت،نور،دین
معرفت،ایمان،صفا،عشق و یقین
چفیه ها را می پرستان برده اند
از سر جام خدا می خورده اند
چفیه را سنگر نشینان دیده اند
چفیه را گل ها به خود پیچیده اند
چفیه یعنی سفره نان شهید
چفیه یعنی نوگلان رو سپید
گردن ما لایق این چفیه نیست
جز شهیدان لایق این هدیه نیست
جز شهیدان لایق این هدیه کیست
جای پای عارفان نتوان نشست
این چنین راحت نباید چفیه بست
چفیه را باید گلستانی کنیم
چفیه را در سینه مهمانی کنیم
چفیه ها این تار و پودان نیستند
این فقیران چفیه داران نیستند
چیه باید سرمه دل ها شود
سفره رنگین منزل ها شود
چفیه داران با خمینی ساختند
غیر حق را زیر پا انداختند
چفیه داران دیگر اینجا نیستند
ای خدا این چفیه داران کیستند
چفیه معنای شهادت می دهد
از نگاهش شبنم گل می چکد
چفیه یعنی می پرستی با خدا
چفیه یعنی فرش پای لاله ها
هر که دارد چفیه ای او پاک نیست
هر دلی سرگشته افلاک نیست
چفیه داران با تفکر سوختند
زیر ترکش چفیه ها را دوختند
چفیه عشق
چفيه داني قبله جانت کجاست؟ گردن فرزند شير مرتضي است
شيعه شيري کز بهاران آمده از گلستان جماران آمده
شيعه شيري کين چنين مردان عشق گرد او پروانه اند و جان عشق
چفيه بايد بوي آزادي دهد بوي رهبر بوي شمشادي دهد
چفيه تنديس عباي رهبر است جانماز و فرش پاي رهبر است
ما دعا کرديم و رهبر خواستيم چون خميني نور ديگر خواستيم
چشم خود را فرش پايش کرده ايم در دل شبها دعايش کرده ايم
ما دعا کرديم که او منصور باد هر بلا از جان پاکش دور باد